خدا را برابر نعمتهایش شکر گزارم

 و بر انجام حقوق الهی از او یاری می طلبم ،

پروردگاری که سپاهش نیرومند و مقام او بزرگ است .

کاش میدانستی آن کسی که در تو

امید زندگی را پرورش میدادخودش محتاج قطره ای از باران محبت بود

در کتاب چهار فصل زندگی
صفحه ها پشت سر هم میروند
هریک از این صفحه ها یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم میروند
آفتاب و ماه یک خط در میان
گاه پیدا گاه پنهان میشوند
شادی و غم نیز هریک لحظه ای
بر سر این سفره مهمان میشوند
گاه اوج خنده ما گریه است
گاه اوج گریه ما خنده است
گریه دل را آبیاری میکند
خنده یعنی این که دلها زنده است
زندگی ترکیب شادی با غم است
دوست میدارم من این پیوند را
گرچه میگویند شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را

بی اعتمادی دری است
خودستایی چفت و بست غرور است
و تهی دستی دیوار است و لولاست
زندانی را که در آن محبوس رآی خویشیم
دلتنگی مان را برای آزادی و دلخواه دیگران بودن
از رخنه هایش تنفس می کنیم

دنگ..،دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز...

سهراب سپهری

گـــرانبار شـــد ، گـــوشــم از پـندهــــــا
بــــرآنم ، کــــــه تا بُگــــسلم بَنــدهـــــا
هر آن دل،که شد بسته ی دام ِ عشق
رهـــــایـــی نـیـــابــد بـــه تـــرفنــدهـــــا
پـرســــتنده ام بـر تـو ، ای خـانــه سوز
کــــجا تـرســـم ، از شـــرم ِ پیـوند هــا
ز تنهـــــایـیـــم ، بــاغ ِ دل تیــــره بــــود
تـو جــــانش دمـــیده بـــه لبخند ها ...
مــــرا بنـدگــــی بیــن و در ســـایه گـیر
کـــه شرط است ، لطف از خداوندهــــا
تـــو نور ِ دلــــی ، ای فــــروزنده بخـــت
کـــه بـــازت نجــــویــــم هــمانــندهــــا
خوش آندم ،که افشانمت جان به پای 
چـــو بر گـــــونــه ی آذر ، اســـپند هــا

جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد 

 یاری که تحمل نکند یار نباشد

گر بانگ برآید که سری در قدمی رفت

 بسیار مگویید که بسیار نباشد

آن بار که گردون نکشد یار سبک روح

 گر بر دل عشاق نهد بار نباشد

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی

 تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق

 با آن نتوان گفت که بیدار نباشد

از دیده من پرس که خواب شب مستی

چون خاستن و خفتن بیمار نباشد

گر دست به شمشیر بری عشق همانست

 کان جا که ارادت بود انکار نباشد

    (فرهنگ مردمان مالزی )

 ورود به مالزی ؛ مسئله ای که جلب نظرم شد !

 قانون رانندگی این کشور بود که درست بر خلاف قوانین کشورم اجرا میشد که وقت عبور از خیابانها میبایست رعایت بیشتری نمود بمانند قانون انگلستان  .

 از بوق زدنهای بی مورد کاملا خود داری میکنند .از نظم خاصی برخوردار بود 

 کشوری زیبا و تمیز و آرامیست .

بعد ؛ آزادی افراد ! و از همه مهمتر اصالت آنها که مالزیائیها کاملا محجبه هستند

 و بلواقع شئونات ادبی را بخوبی رعایت میکنند .افرادی بسیار دوست داشتنی و مهربان .

خوشبختانه برای آشنا شدن کشور مالزی لیدری که ما را راهنمائی میکرد خانمی دوست داشتنی بنام سمین از شرکت سپیدار مالزی بود

 که  از سواد و بینش کامل تاریخی مالزی برخوردار بود خیلی واضح توضیحات را بیان میکرد .

مناطق دیدنی بسیار چون برجهای پتروناس ؛ معبد بودائیهای چینی ؛و کارخانه قلع سازی ؛

 شهر پودراجایا ؛ دریاچه ماینز ؛قارهای پتیو(توکیو)؛مجموعه گینتینگ ووووو

 واقعا ارزش دارد که از این مناطق دیدن نمائیم. 

بیشتر مالزیها مسلمان هستند ودارای چند مسجد بزرگ با نمادهای زیبا بنا شده ؛

 البته از ادیان مختلف در این کشور هم کم نیست چون تائو ؛  بودائیها و غیره

وقتی به اماکن بودائیها وارد میشویم متوجه بتهائی هستیم که هنوز پرستش آنها برایشان از اهمیت بالائی قرار دارد

البته بگفته لیدر همه آنها یکتا پرستند  این بتها سمبل است نه اینکه خدایشان باشد

ساعت این کشور چهار ونیم ساعت جلوتر از کشورم است یعنی چهار ونیم ساعت خورشید در آنجا زودتر طلوع میکند

هتل اینترنتینتال هتل پنج ستاره مالزی با امکانات ویژه و سازماندهی عالی متنوع وشیک .

Malezi = ***** Hotel  in tereantine tal

پایتخت مالزی .....کوالالامپور

بزرگترین شهر شمالی شرقی

زبان رسمی ......مالایی

نوع حکومت .....مشروطه سلطنتی فدرال

واحد پول .....  رینگیت

( فرهنگ مردمان اندونزی )

 خوب و مهربان هستند .اما از مثلی که گفته اند مشت نمونه ای از خروار است !

متوجه پولکی بودنشان شدم

شهر بالی مانند شهرهای شمالی خودمانست ......

حدود 86 درصد از مردم اندونزی مسلمان و بقیه مسیحی، هندو یا بودایی هستند. فرقه اسلامی احمدیه در اندونزی حدود دویست هزار هوادار دارد

هتل گراندهایت بالی ؛   بسیار زیبا و با شکوه همراه با صفای جنگلی و عالی ؛ آرامش خاصی در محیط احاطه بود قدم زدن در آن محیط آرام و زیبا روح آدمی را تازگی میبخشید 

 هتل همچون ؛ شهری آرام با امکانت ویژه .

Andonezi= ***** Hotel  Grand Hyatt Bali

 پایتخت اندونزی  ..... جاکارتا

بزرگترین شهر شمالی شرقی

زبان رسمی ..... اندونزیانی

نوع حکومت ......جمهوری

واحد پول ..... روپیه

( فرهنگ مردمان سنگاپور ) 

بسیار مهربان و با فرهنگ هستند

کل خدمات دهی  هتل بسیار عالی و منضبط بود  .

تا از وضعیت راحت بودن مسافر خیالشان راحت نمیشد دائم با او در تماس بودند  تا اینکه مسائل رفاهیش را فراهم کنند

 سنگاپور کشوری بسیار پیشرفته و زیبایستکه مشخص است از نظر تامین مالی مردمانش ؛ دولت این کشور بخوبی از آنها حمایت میکند .

تنها ضعفی که در این کشور دیده میشود کامل نبودن سرویس بهداشتی این کشور است !

چون نه تنها در هتل بلکه در تمام پارکها و جاهای دیگرش این مسئله تو ذوق میزند

که با امکانت کامل این کشور چرا این مسئله هنوز جای خودش را پر نکرده است .

بهر حال چند صباحی که در سنگاپور بسر بردم بسیار عالی و مردمان خوب و خدمات دهی صادقانه هتل جلب نظرم شد همین ویژهگیها  فرهنگ سنگاپوری رادر ذهن یک مسافر به خوبی  ترسیم میکند .

 و از اینکه شخصا با حجاب کامل در این سفر بودم کسی با من کاری نداشت یعنی اینکه برای وجود انسان و عقایدش احترام قائل هستند

 شکر خدا در این سفر توانستم به وجود خدای خویش پی ببرم که با عظمت او چندین خلقت بوجود آمده است

سنگاپور هم دارای مناطق دیدنی چون جزیره سانتاسا ؛ چرخ وفلک که بزرگترین چرخ فلک در جهانست ؛جزیزه سنتوسا ؛

کلارک ؛مرلیون؛ (جزیره فاطیمون که این خود داستان شیرینی بهمراه داره) ؛  باغ ارکید یا گیاه شناسی ووووو..

 ارزش آن را دارد که وقت بگذاریم .

از نظر زبان ؛  تا حدودی از بسش بر می آمدم ( بقول معروف میتونستم گلیم خود را ازآب بیرون کشم ) لیکن بهتر است همان در کشور خود میزان سواد زبان انگلیسی که بین المللی است را بالا ببری

تا اینکه بتوانی براحتی صحبت کنی وگرنه در وضعیت سختی قرار خواهی گرفت

هتل فرمونت سنگاپور پنج ستاره بسیار شیک و لوکس بنا شده است و از نظر پرسنل هتل بسیار عالی و به موقع به امورات مسافر رسیدگی میشد  .

SIngapore=***** Hotel   Fairmont

دوحه (قطر)

دو روز و یک شب هم در این کشور بودم

دارای شهری زیبا با وجود فرودگاه بزرگ و مجلل .

ساعت این کشور  نیم ساعت عقبتر از ساعت کشورم است !

اکثر قطریها سنی مذهب هستند. بین 5 الی 15 درصد شهروندان این کشور را شیعیان تشکیل میدهند

از نظر خرید :  از این کشورها متاسفانه هر جنسی را که دوست داشتم خریداری کنم سه الی چهار برابر قیمت ایران میشد البته به پول کشورم .! پس منصرف به خرید اجناس بودم

فقط موفق شدم از هر کشوری بعنوان یادگاری نمادش را تهیه کنم .

فقط سفر به این کشورها را زیبائی و لوکس بودن شهرهایش و برجهای عظیمش که هر برجی توسط شرکتهای خاص کشورهای دیگر بنا شده بود جلب نظرم کرد

البته هر برجی دارای فروشگاههای بزرگ و متعددی بود اما برای من گذرا و دیدنی !

  از نظر غذائی ما نمیتوانیم از غذاهای آنها استفاده کنیم شکر خدا کشور ما از نظر برکت غذائی از آنها غنیمتتر است و چه بهتر که با خودمان غذای مورد علاقه خود  را ببریم

با این سفر پی بردم که کشورم از غنیمتهای بسیاری برخوردار است اما چرا با قدمت بالائی که دارد آنها پیشرفتشان بیش از ماست !

 در این فکرم که ثروت کشورم بیش از آنهاست و میبایست از جایگاههای متنوع کشورم منابع دیدنی و گردشگری توریستی بوجود آید

 تا اینکه جهانیان پی  ببرند که ایرانی داریم سربلند و با صفا که از قدمت بالائی برخوردار است .

استادم می گفت : فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است
گفتم : منظورتون را نمی فهمم
چهار انگشت دستشو گذاشت روی شقیقش و سپس گفت :
انچه که میبینی حقیقت است و انچه میشنوی ممکن است نا صواب باشه
پس در مورد کسی قضاوت نکنیم...
فراموش نکنیم که :
در مورد اعمالمون ؛حتی ذهنتیتمون هم باید پاسخگوی آن یگانه بی همتا باشیم

میخواهم مدیونم نباشی

میخوام از دینم رها شوی

 مدیون دو جهانم تو نباشی    

ما همگی مدیون هستیم

مدیون یکدیگر    

مدیون طبیعت

و دیگر موجودات زنده    

ما از همیشه مدیون خورشید بوده ایم    

یک لحظه روی گردان آن مرگ ماست    

خلق ما خواست خدا بوده و هست 

ما مدیون دیگر مخلوقات که سفارش او بوده است

مدیون آن امانتی هستی که باید پس دهی  

مدیون معنای حس تعلق و وابستگی

مدیون بودن نه شرم دارد نه رنج

بلکه عاملی برای تعجب است !

زنده بودن ؛ زنده رفتن ؛ زنده ماندن یک به یک حیرت انگیز و عجیب !

میل باطنیم رها کردن دینم از توست در همین سرای جهانی !

تا نمانی مدیون من با گذشتهایئ که شد سپری

(ای که داری به زبان رنج و روان دگران

در امان نیستی از زخم زبان دگران)